دلم گرفته ، میخوام بزنم زیر گریه ، نمیدونم چرا ولی اصلا حالم خوب نیس
بغض تو گلومه ، حالم بده بد...
حالم بد بود بدتر شد
خدایا خودت کمکم کن ، دارم دیوونه میشم دیوونه
خیلی سخته خیلی...
کاش میشد الان مث چند شب پیش مشهد بودم
کاش الان میتونستم برم پیش امام رضام
برم بگم دیدی چی شد
دیدی بازم همونی ام که بودم
خدایا خودت کمکم کن
نزار دوباره همونی باشم که بودم
خدایا....
الهی با خاطری خسته ، دلی به تو بسته ، دست از غیر تو شسته ، در انتظار رحمتت نشسته
میدهی کریمی ، نمیدهی حکیمی ، میخوانی شاکرم ، میرانی صابرم
الهی احوالم چنانست که میدانی و اعمالم چنین است که میبینی
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز
الهی ! مشتی خاک را چه شاید و از او چه برآید
الهی...
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/5/12 توسط عاشق دربدر
| پیام ها ()